به نام ا. اول معلم انسان آموزش وپرورش شهرستان شاهین دژ نمونه الف آزمون مستمر روانشناسی یازدهم فصل 1 مهرماه 98 دبیرستان پسرانه نظامی گنجوی مدت امتحان :50 دقیقه | ||
الف -تعيين كنيد كدام عبارت صحيح و كدام يك غلط است؟ نمره 2 1- واژه توصيف به چيستي و واژه تبيين به بيان چرايي مي پردازد. 2- هرچه از شناخت پايه به شناخت عالي پيش مي رويم عمل پردازش ساده تر مي شود. | ||
ب- جاهاي خالي زير را با كلمات مناسب تكميل كنيد.نمره 2 3 - فرآيند بازنمايي اطلاعات موجود در حافظه .… نام دارد. 4 - براي مسائلي كه بررسي آنها با كمك مشاهده مستقيم امكان پذير نباشند مي توان از …. استفاده كرد. | ||
پ - مفاهيم صحيح را از جدول سمت راست انتخاب و به جدول سمت چپ متصل كنيد.نمره 2
| ||
ت – سوالات چهار گزینه ای نمره 2 9-در چه زماني شناخت شكل گرفته شده پايدارتر و كارآمدتر خواهد بود؟ الف - به كنترل و پيش بيني رسيده باشيم. ب- از ويژگيهاي حسي استفاده بيشتر شود. ج - هر چه پردازش، مفهومي تر باشد. د-هرچه توصيف و تبيين علمي تر باشد 10- دست يافتن به ويژگيهاي مشترك محركهاي مختلف اشاره به چه نوع پردازشي دارد؟ ) الف -مفهومي ب - ادراكي ج - حسي د- شناختي | ||
ث – سوالات پاسخ کوتاه 11 – نظريه ها داراي دو سطح هستند، نام ببريد. نمره 1 | ||
صفحه دوم سوالات مستمر فصل 1 روانشناسی یازدهم مهرماه 98 نمونه الف | ||
12 - جامع ترين تعريف از روانشناسي چيست؟ نمره 1 | ||
13 - ويژگيهاي روش علمي را نام ببريد. نمره 1 | ||
14- دو نكته اي كه در توصيف بايد مورد توجه روان شناسي قرار گيرد را نام ببريد. نمره 1 | ||
ج – سوالات تشریحی 15 - دوسويه بودن رابطه مسأله و فرضيه را توضيح دهيد. و در چه صورت فرضيه به قانون تبديل مي شود؟ نمره 2
| ||
16 - منظور از رفتار و فرآيندهاي ذهني در علم روانشناسي چيست؟ نمره 2 | ||
17- كودكي كه به والدينش توصيه مي كند براي خريد وسيله نقليه، اتوبوس يا كاميون بخرد، پردازش وي از چه نوعي است؟ نمره 2 | ||
18 – به ترتيب در چه شرايطي از پرسشنامه و مصاحبه استفاده مي كنيم؟ نمره 2 | ||
موفق باشید - عبدلی |
در ادامه قصد داریم به ۱۰ عادت بسیار بدی اشاره کنیم که افراد ناموفق هیچگاه نمی توانند آنها را در کارهای روزانه خود ترک کنند.
افراد ناموفق همواره سر خود را مانند کبک، به زیر برف می برند؛ آنها از مواجه شدن با مشکلات و حقایقی که ناراحتشان می کنند، فراری اند. متاسفانه اغلب افراد ناموفق نمی توانند در برابر دغدغه ها و مشکلات زندگی مدرن، رویکردی مناسب از خود نشان دهند و همواره از این مشکلات گریزانند؛ آنها همیشه سعی می کنند مسائل و مشکلات را نادیده گرفته و دلشان را به این خوش کنند که شاید روزی این موضوعات حل شوند.
افراد ناموفق مسئولیت پذیر نبوده و مسئولیت کاستی های خود در تلاش کردن برای رسیدن به موفقیت را بر عهده نمی گیرند. آنها خود را به آب و آتش می زنند تا دستاوردهای دیگران را بی ارزش جلوه دهند.
اینکه شخصی نتواند موفقیت دیگران را در کسب و کار یا هر حوزه دیگری ببیند، مطمئناً از حسادتش ناشی می شود. زندگی با حسادت، بسیار خسته کننده خواهد بود و معمولاً نیز به عاقبت خوبی ختم نمی شود.
خشم و نفرت میوه حسادتند. بسیاری از افراد ناموفق در میان کسانی کار و زندگی می کنند که از آنها وضع بهتری داشته و دستاوردشان نیز بیشتر است. معمولاً خشم این دسته از افراد، خود را به شکل های مختلفی آشکار می سازد، اما یکی از بدترین حالت های آن، پرخاشگری منفعلانه است.
این افراد با بیانی غیر مستقیم، خصومت خود را به طرق مختلفی مانند ترش رویی، متلک پراکنی، یکدندگی و انجام ندادن وظایفی که به آنها محوّل شده، بیان می کنند ( آیا کسی را می شناسید که اینگونه باشد؟ احتمالاً حالا او را بهتر درک می کنید! ).
از آنجا که خصوصیت و پرخاشگری منفعلانه، یک نوع اختلال شخصیتی به حساب می آید، اغلب افراد ناموفق و حسود، در کارهای تیمی و برای رسیدن به هدفی مشترک، نقشی مخرب بازی کرده و دائماً وظایفی که به آنها محول شده را، به زمان و روز دیگری موکول می کنند.
بیل مورفی، نویسنده آمریکایی که مقالاتی در باب کارآفرینی می نویسد در این رابطه خاطره ای را بازگو می کند؛ سال های پیش که من به عنوان وکیل در ارتش ایالات متحده کار می کردم، همکاری داشتم که به طرز عجیبی از زیر کار فرار می کرد.
او طوری چیدمان میز کار خود را تغییر داده بود که به راحتی می توانست پشت آن پنهان شده و چرت بزند؛ بدون اینکه رئیس او را ببیند. این افراد به بهانه اینکه به دنبال موفقیت و شادی در زندگی خودشان می گردند، همواره زمانی که کاری برای انجام دادن وجود دارد، از دسترس خارج می شوند.
بعضی افراد همواره سعی می کنند از هر کاری ایراد بگیرند و هر طور که شده بهانه ای برای هرچیزی دست و پا کنند. آنها دائماً به دنبال بزرگ جلوه دادن خطای دیگران بوده و همواره انتقادهای بی ارزشی را مطرح می کنند.
این افراد یک دایره المعارف کامل از توجیهات روزمره برای کارهایشان دارند و اغلب نیز حاضر جواب و خودرأی هستند. به یاد داشته باشید هر چه فرد موفق تر باشد، کمتر به دنبال بهانه جویی می رود؛ اصولاً تفاوت بین افراد موفق و ناموفق، در میزان حاشیه روی و بهانه جویی های آنهاست.
فخرفروشی به دیگران، عاقبتی جز تنهایی ندارد. بعضی از افراد حتی اگر اندکی اعتماد به نفس در دانش یا ارزش های خود احساس کنند، آن را به رخ دیگران کشیده و سواد یا عملکرد آنان را زیر سوال می برند.
امّا حقیقتاً افراد موفق و کسانی که روابط خوبی با مردم دارند، همواره از اینکه اطلاعات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و از آنها نیز چیزهایی یاد بگیرند، احساس خشنودی می کنند. این افراد علاقه ای به انحصاری کردن تخصصشان ندارند و معتقدند که حاصل بازی باید برد-برد باشد.
افراد ناموفق همواره تلاش می کنند با اعمال، رفتار و حرف های خود دیگران را شرمنده کرد یا مورد تمسخر قرار دهند. تحمیل احساس شرمندگی بر افراد باعث می شود تا آنها به این نتیجه برسند که مفید نیستند؛ به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست داده و نوعی حس تردید و ترس از خود، در آنها بوجود می آید و در نتیجه سطح خطایشان افزایش می یابد.
با این کار افراد ناموفق احساس قدرت و غالب بودن بر دیگران کرده و گمان می کنند که وظیفه شان، اصلاح ویژگی های منفی دیگران است. به یاد داشته باشید این ویژگی از اعتماد به نفس پایین افراد ناشی می شود.
بسیاری از افراد ناموفق به برنامه های تلوزیونی علاقه فراوانی داشته یا به اینترنت اعتیاد وافر دارند؛ اساساً هرآنچه که مربوط به استفاده بیش از حد از فرهنگ عامّه یا کالاهای بی ارزش شود، نوعی اعتیاد محسوب می شود.
این افراد آنچنان جادوی دنیای دیجیتال می شوند که بسیاری از فرصت های پیش رویشان را نمی بینند. البته امروزه بنا به اقتضای زمان، بسیاری از افراد عادّی نیز دچار اعتیاد به اینترنت شده اند و انسان ها برای رسیدن به موفقیت ناچارند که مقداری از وقت خود را صرف رسانه های جمعی کنند که متاسفانه این موضوع با زیاده روی هایی همراه بوده و زندگی شخصی شان را تحت الشعاع قرار داده است.
آخرین رفتاری که در این لیست به آن اشاره می شود احساسی است که شما از خیانت شخصی به خودتان دارید یا به این موضوع پی ببرید که فردی در تلاش برای خرابکاری در کار شما به قصد جلوگیری از رسیدنتان به موفقیت است.
حقیقتاً افراد ناموفق و ناراضی، پتانسیل بالقوه ای در آسیب زدن به خوشحالی یا موفقیت دیگران دارند. آنها همواره به دنبال ضربه زدن یا بی اهمیت جلوه دادن دستاورد های دیگران هستند. این رفتار زمانی شیطانی تر به نظر می رسد که این افراد طوری وانمود کنند که از روی خیرخواهی قصد کمک کردن دارند.
با دوستان تان رستوران می روید غذا می خورید،خسته اید آژانس میگیرید، مغازه یا مرکز خرید میروید چند عدد کالا میبینید که خوشتان میآید آن هارا می خرید و. تمام اینها خرجهای وقتی روی هم گذشته شود خرجهای زیادی را ایجاد میکند.
هرکسی در ماه پول تعیین شدهای دریافت می کند؛ یعنی حقوق مشخصی دارد و این مبلغ را می تواند تقسیم بر روزهای ماه کند و مقدار پولی که روزانه می تواند استفاده کند، را مشخص نماید.علاوه بر آن برای خرج خورد و خوراک خود نیز کم میآورند. این مشکل بسیار رایجی است ولی اگر بلد باشید چگونه پول خود را مدیریت کنید حتی آخر ماه پولی اضافه برایتان می ماند و آن را می توانید پس انداز کنید.
البته بعضی روزها کمتر از آن سقفی که روزانه تعیین کرده اید خرج می شود ولی در مقابل آن باید در نظر گرفت که آخر هفتهها خرج ها بیشتر است چون رستوران و خرید برای خانه خرجهای چشم گیری هستند.
کنترل زندگی مالی
برای کنترل خرج و درآمد خود می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید تا بودجه دقیق خود را تعیین و بر اساس آن به موفقیت های مالی دست پیدا کنید.
پول محدود در کیف پول
بیشتر از این مبلغی که روزانه تعیین کرده اید با خود حمل نکنید. اینطوری هیچگونه راهی نیست که بیشتر از آن خرج کنید، چون همان مقدار پول را فقط با خود دارید و صبح که از خانه بیرون می آیید برنامه ریزی میکنید که در راه پول کم نیاورید.این کار جلو گیری از خرجهای اضافه می شود ولی البته گوشهٔ کیف خود پولی همیشه پنهان کنید که اگر ناگهان نیازی شد با مشکل برخورد نکنید.
شناخت میزان درآمد خود
همه منابع درآمدی خود را شناسایی کنید و آن ها را به صورت یک لیست در بیاورید و بعد رقم هر کدام از آن ها را بنویسید این کار را برای یک سال یا یک ماه زندگی خودتان انجام دهید تا بدانید چه قدر پول در یک سال وارد جیب مبارک می شود!
الویت بندی هزینه ها
هزینه های خود را مشخص کنید یعنی ببینید پول های خود را صرف چه چیزهایی می کنید. هزینه رفت و آمد، هزینه پوشاک، هزینه تحصیل و هزینه های. همه هزینه ها را با هم جمع کنید تا میزان هزینه های ماهانه و بعد هزینه های یک سال خود را به دست بیاورید به این کار می گویند برآورد هزینه.
اگر قرار باشد مدیریت مالی داشته باشید، باید بتوانید هزینه های خود را مدیریت کنید، پس اول هزینه ها را اولویت بندی کنید برای این که بدانید هزینه تحصیل تان مهم تر است یا هزینه گشت زدن توی کافی شاپ های مختلف، هزینه ها را بر مبنای نیازهای اصلی خود اولویت بندی کنید.
تکلیف تان را با پول مشخص کنید
نوع نگاه تان را نسبت به زمان و پول تعیین کنید. یعنی حاضرید برای هزینه کردن بیشتر، وقت بیشتری بگذارید یا. چون هر چه قدر چیزهایی بخرید که نیاز واقعی شما نیستند به همان اندازه باید زمان برای کار کردن و به دست آوردن پول بگذارید و این باعث می شود شما بیشترین وقت خود را صرف جبران هزینه های غیر ضروری کنید. اما در عوض اگر از خریدهای غیر ضروری خودتان کم کنید علاوه بر صرفه جویی، کلی زمان دارید برای مسائل مهم زندگی و البته رشد و پیشرفت شخصی تان. این ها همه اش به سلامت و آرامش روانی شما کمک می کند.
برنامه ریزی کنید
کمی خودتان را کنترل کنید و هر چیزی را نخرید و برای هر چیزی هزینه نکنید. سعی کنید برای خرید لباس، غذا و حتی مسافرت رفتن طوری برنامه ریزی کنید که حداکثر استفاده را از زمان ببرید، چون همین زمان کلی هزینه روی دست تان می گذارد از خوشگذرانی های زیادی، زودگذر و بی خودی هم بگذرید که کلی هزینه آور هستند، می توانید بعضی از تفریحات خود را با تغییر شرایط هم بهبود ببخشید هم در هزینه ها صرفه جویی کنید.
دست و دلباز نباشید!
قرار نیست خسیس باشید اما دست و دل باز هم نباشید، که فرت فرت پول های تان را در راه دیگران خرج کنید! مثلا اگر قرار است هدیه ای برای دوست تان بخرید اول از همه زمان خرید را تعیین کنید، یعنی نگذارید خرید یک هدیه، زمان شما را به هدر بدهد بعد از تعیین زمان چیزی بخرید که ارزش کار شما را نشان دهد نه آن که فقط هزینه زیادی داشته باشد. چون راستش را بخواهید همیشه خرید اشیا و وسایل گران قیمت تنها راه قدردانی و یا محبت نیست.
پول را جایگزین نکنید
پول می تواند در دو مورد به شما کمک کند، یکی می توانید با آن چیزهای مختلف بخرید و دیگری جنبه نمادین آن است. درست است که پول منبع خیلی از چیزها برای شما است، اما اتفاقا خیلی از چیزهای دیگر را هم با پول به دست نمی آورید، یعنی مراقب باشید که پول را جایگزین نیازهای عاطفی خود نکنید. و آن را به مهم ترین و بزرگ ترین نیاز خود تبدیل نکنید که خیلی وقت ها پول خوشبختی و خوشحال کننده نیست.
بیشتر از میزان قسط وام کار کنید
برای خلاصی از هیولای قسط ها، بهتر است هرچه سریع تر آنها را تسویه کنید. یا اگر چنین چیزی ممکن نیست، دستکم، وام دیگری به وام های خود اضافه نکنید. اگر هر چه در می آورید را هزینه کنید، پس از سال ها متوجه می شوید پس از این همه سال کار کردن، آه در بساط ندارید!
همه تلاش خود را بکنید تا هر ماه بیشتر از مبلغ قسط را پرداخت کنید تا مدت پرداخت زمان قسط ها کوتاه شود و مثلا وام چهارساله را سه ساله تسویه و خودتان را راحت کنید.
درآمد و هزینه خود را بودجه بندی کنید
اینکه برای درآمد و هزینه های ثابت خود برنامه ریزی داشته باشید و به صورت ماهانه، ریز مخارج خود را یادداشت کنید، باعث می شود تا متوجه شوید هر ماه بابت چه چیزهایی پول خرج کرده اید. این مساله همچنین کمک می کند تا به مرور زمان متوجه خرج های اضافه بشوید و از آنها پرهیز کنید.با حساب و کتاب کردن و نوشتن همه مخارج این آگاهی را پیدا می کنید که نباید بیشتر از درآمد خود خرج کنید. با این عذاب وجدان ها به مرور می آموزید که باید با حواسِ جمع پول خرج کرد.
جریمه قسط ممنوع!
با مدیریت پول های خود سعی کنید همه هزینه ها را در وقت و زمان تعیین شده پرداخت کنید تا به پرداخت دیرکرد یا جریمه مجبور نشوید. نرم افزاری روی گوشی تلفن همراه یا کامپیوتر خود نصب کنید که تاریخ پرداخت قسط یا کرایه را به شما یادآوری کند تا اگر به هر دلیلی آن را فراموش کرده بودید، مجبور به پرداخت دیرکرد نشوید.
پس انداز برای مواقع بحرانی
کاملا واجب و ضروری است که هر ماه مبلغی هرچند ناچیز را برای روز به اصطلاح مبادا پس انداز کنید. هیچ فردی از آینده خبر ندارد. اینکه از زمان حال خود لذت ببریم کاملا درست است اما همه زندگی به لحظه های کنونی محدود نمی شود و باید برای آینده نامعلوم خود پول پس انداز کرد. اگر بتوانید 10 یا 15 درصد از درآمد ماهانه خود را کنار بگذارید که بسیار عالی است. اما اگر نمی توانید، دستکم 2.5 تا 5 درصد از درآمد ماهانه خود را پس انداز کنید. با این کار در انتهای سال مبلغ قابل توجهی در اختیار خواهید داشت.
منبع:تبیان
پرسش و پاسخ با دانشمندان رفتارشناسی، الیزابت دان (Elizabeth Dunn) و مایکل نورتون (Michael Norton)
همیشه درمورد کسب، پسانداز و سرمایهگذاری پول سعی میکنید از سیل توصیههای متخصصین امور مالی و اقتصادی کمک بگیرید. اما وقتی نوبت به خرج کردن پول میرسد به نظر خودتان عمل میکنید. الیزابت دان دانشمند رفتارشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا و مایکل نورتون از دانشکده بیزنس هاروارد در کتاب خود «علم خرج کردن هوشمندانه» این نیاز شما را برآورده کردهاند. آنها با تحقیقاتی که در این راستا انجام دادهاند، توصیههایی کاربردی برای نحوه پول خرج کردن ارائه میکنند که کمکمان میکند پولمان را در جهت شادی و آرامش بیشتر خرج کنیم.
کمتر خرج نکنید بلکه هوشمندانه خرج کنید
_ خرید کردن تقریباً به یک وسواس ملی تبدیل شده است. بزرگترین باور نادرست ما درمورد نحوه پول خرج کردن چیست؟
مایکل نورتون
همه میدانند که پسانداز کردن پول کار خیلی خیلی سختی است چون برای این کار باید دست از خیلی چیزها بکشید. خرج کردن پول کاری فوقالعاده لذتبخش است. اینکه پولتان را برای چیزی خرج میکنید که متعلق به شما میشود حسی فوقالعاده میدهد. مردم تصور میکنند که خریدن چیزهای مختلف شادترشان میکند.
الیزابت دان
اما چیزی که فراموش میکنیم این است که پول به تنهایی یک هدف نیست. باید وسیلهای باشد برای رساندن ما به هدفهایمان. باید طوری استفاده شود که خوشبختی و شادی عمومی ما را در زندگی ایجاد کند.
_ شما در کتابتان ۵ اصل درمورد اینکه چطور هوشمندانهتر خرج کنیم که شادتر و خوشبختتر شویم ارائه میکنید. یکی از توصیههایتان «خریدن تجربهها» است. میتوانید بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
مایکل نورتون
تحقیقات نشان میدهد که در بیشتر موارد تجربیات خرید کردن، خریدن کالاهای مادی است. مثلاً یک تلویزیون فوقالعاده ۲۰۰۰ دلاری میخرید. به محض اینکه آن را روی دیوارتان نصب میکنید، قدیمی میشود. تلویزیونی جدیدتر وارد بازار میشود که از تلویزیون شما بهتر است و آرزو میکنید که کاش آن تلویزیون را داشتید. اما در نظر بگیرید که پولتان را صرف خریدن تجربه کنید. همان ۲۰۰۰ دلار را صرف رفتن به مسافرت کنید. ممکن است بگویید که خوب خریدن تلویزیون بهتر است چون در نهایت برایتان مانده است اما به این فکر کنید که تا بحال چند بار به خاطره خریدن تلویزیونتان فکر کردهاید درحالیکه خاطرات آن مسافرت همیشه با شما میماند. ارزش واقعی تجربه در همان لحظه هویدا نمیشود، بلکه بعداً به ارزش آن پی میبرید. و همانطور که نتایج یک تحقیق نشان میدهند، خاطرات ما روز به روز در نظرمان زیباتر و بهتر میشوند. بنابراین وقتی تلویزیونی که خریدهاید روز به روز کهنهتر و از مد افتادهتر میشود، خاطراتتان در ذهنتان بهتر و لذتبخشتر میشوند.
_ چطور میتوان رفتارهای فردی را در زمینه عادتهای پول خرج کردن تغییر داد؟
مایکل نورتون
تحقیقات نشان میدهد که خریدهای مادی شاید شادیمان را کمتر نکنند، البته ممکن است اینکار را هم بکند، اما نکته اینجاست که فایده چندانی هم برایمان ندارند. به جای خریدن چیزهایی که فرهنگ و جامعه میگوید باید بخریم چون مهم هستند، مثل یک خانه بزرگتر، یک ماشین جدید و از این قبیل، ما سعی داریم به مردم بگوییم قبل از اینکه کیفپولشان را برای خریدن چیزی از جیب یا کیفشان دربیاورند، از خودشان سوال کنند، «آیا با خریدن این چیز بیشترین شادی را برای خودم میخرم؟» و اگر اینطور نیست، از آنها میخواهیم همان پول را به طریقی دیگر خرج کنند.
الیزابت دان
گاهیاوقات، وقتی کالایی را میبینید، همان لحظه شما را به هیجان میآورد اما وقتی کمی بین خودتان و آن کالا فاصله میاندازید، باعث میشود در دام خریدن آن نیفتید. وقتی یک کالای فوقالعاده در مرکز خریدی میبینید، با خودتان فکر کنید، «خوب میتونم الان این رو بخرم اما میتونم هم صبر کنم. و اگر بعد از گذشت یک هفته باز هم آن را همینقدر خواستم، می خرمش.»
_ شما در کتابتان به نکتهای اشاره میکنید که وقتی ما میخواهیم خریدی انجام دهیم، هیچوقت عامل ارزش زمان را مد نظر قرار نمیدهیم. چطور میتوانیم در این زمینه هوشمندانهتر عمل کنیم؟
مایکل نورتون
تصور کنید که یک نفر یک خانه بزرگ میخرد. یک خانه بزرگ شاید چیزی فوقالعاده به نظر برسد. مشکل اینجاست که خانههای خیلی بزرگ معمولاً در مرکز شهر نیستند و به همین دلیل با خریدن آن خانه مجبور میشوید که هزینه بنزین بیشتری هم برای رسیدن به محلکارتان صرف کنید. تحقیقات نشان میدهد که ماندن در ترافیک و رفتوآمدهای شهری یکی از بدترین مخربهای شادی انسانهاست. آیا واقعاً میخواهید شادی و وقت خودتان را با خریدن آن خانه تلف کنید؟ وقتی یک تلویزیون میخرید چه؟ خودتان را متعهد میکنید که ساعتها نشسته و وقتتان را صرف زل زدن به دیوار کنید!
الیزابت دان
عوض کردن روش صرف کردن زمانتان یکی از راههای رسیدن به خوشبختی است اما بیشتر وقتها ما به پول بعنوان هدف نهاییمان نگاه میکنیم. اگر به جای این، وقتمان را هدف نهاییمان بدانیم، به طریقی متفاوت به اینگونه خریدها نگاه خواهیم کرد. آنوقت میتوانیم در زمان خرید، یک قدم عقب برداشته و بگوییم، «اگر پسانداز کردن این ۱۰ یا ۲۰ دلار از نظر زمانی ارزش خرج کردن را دارد؟» وقتی زمان را مهمترین متغیر وابسته در نظر بگیرید، دیدگاهتان به زندگی به کلی تغییر خواهد کرد.
_ یکی از روشهایی که برای خرج کردن هوشمندانه پیشنهاد میکنید این است که «الان پرداخت کنیم، بعداً مصرف کنیم». آیا باید کارتهای اعتباریمان را دور بیندازیم؟
الیزابت دان
دنیای امروز امکان خرید در زمان حال و پرداخت در آینده را به راحتی امکانپذیر کرده است. اما تحقیقات نشان داده است که بدهی یکی از منفیترین تاثیرات را بر شادی انسانها میگذارد. مردم به طور روزانه و مداوم به بدهیهایشان فکر میکنند. وقتی در حال رانندگی هستید یا به پیادهروی رفتهاید چه چیزی به ذهنتان خطور میکند؟ کوه بدهیهایتان. بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که پول هر چیزی که میخرید را همان لحظه پرداخت کنید.
مایکل نورتون
از طرف دیگر، اگر جلوتر از زمان مصرف برای چیزی پول بپردازید، دیگر نگرانی بدهیها نخواهید بود و وقتی آن کالا یا تجربه را دریافت میکنید، احساس آزادی میکنید.
_ آیا الگویی برای «خرج کردن هوشمندانه» در دنیا وجود دارد؟
الیزابت دان
وارن بافت (Warren Buffett). آدمها به او به عنوان الگویی برای پول درآوردن نگاه میکنند. البته الگوی پول درآوردن هم هست اما مهمتر از آن او میتواند نمونه برای نحوه خرج کردن پول هم باشد. پول او اندازه ندارد اما هیچوقت مقدار زیادی از پول خود را صرف خرید کالاهای مادی نمیکند، درعوض میبخشد و دیگران را هم تشویق به بخشیدن پولشان و صرف آن در کارهای انساندوستانه میکند.
_ برای آنهایی که به اندازه وارن بافت پول ندارند که بتوانند اصل شما برای «سرمایهگذاری روی دیگران» را اجرا کنند، چه توصیهای دارید؟
الیزابت دان
تحقیقات نشان میدهد که کسانیکه درآمد کمتری دارند بیشتر در کارهای خیر کمک میکنند و بیشتر با بدبختیهای دیگران همدردی کرده و مشکلاتشان را درک میکنند. ما در تحقیقمان متوجه شدیم که حتی آنهایی که برای شام شبشان مشکل داشتند، باز به افراد مستمندتر از خودشان کمک میکردند. کمک کردن به دیگران یکی از متداولترین تجربیات احساس شادی و خوشبختی در انسانهاست. تحقیقات نشان میدهد که کمک کردن حتی به اندازه ۵ دلار به کسی که نیازمند است تاثیرات بسیار عالی برای فرد به همراه دارد. آنهایی که پول زیاد ندارند، میتوانند به کمتر فکر کنند، مثل پولی که برای یک فنجان قهوه یا یک لیوان آبمیوه صرف میکنند، همان را به نیازمندان ببخشند.
_ آیا وقتی به مراکز خرید میروید، سعی میکنید مردم را برای هوشمندانهتر خرید کردن راهنمایی کنید؟
الیزابت دان
اگر اینکار را بکنید، نگهبانهای آنجا ما را با کتک بیرون میکنند! من خودم هنوز نیاز به راهنمایی دارم. با اینکه این کتاب را نوشتهام و سعی کردهام بقیه را راهنمایی کنم باز وقتی کمپانی Apple، گوشی همراه جدید خودش را وارد بازار میکند، با خودم فکر میکنم، «واقعاً باید این را بخرم!»
منبع : سیمرغ
قاعده برای از بین بردن نوآوری در سازمان:
نكاتی مهم درباره تغذیه سالم در ایام امتحانات*
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمام دانشجویان گرامی
در این بحث قصد داریم تا به كمك شما دانشجویان عزیز ،مطالب خوبی درباره تغذیه در ایام امتحانات جمع اوری كنیم و در اختیار هم بگذاریم.
برای شروع كار من چند نكته در این باره براتون قرار میدهم.
مصرف پروتئین همراه صبحانه قبل از امتحان موجب افزایش هوشیاری و تمرکز بهتر
می شود، بنابراین مصرف تخم مرغ، پنیر و شیر به توان مغز کمک می کند و مصرف آنها در صبح روز امتحان به همران ترکیبات حاوی فیبر مفید می باشد.
مصرف کربوهیدرات های مناسب و کافی با افزایش یک ماده شیمیایی در خون به نام سروتونین باعث مهار درد، اشتها و اضطراب می شود، البته مصرف زیاد آنها در طی دوره امتحان توصیه نمی شود زیرا گلوکز به میزان زیاد منجر به کاهش قدرت یادآوری و حافظه می گردد. پس بهتر است در دوره امتحان از مصرف شکر، بیسکویت و سایر ترکیباتی که شکر زیاد دارند اجتناب کرد.
افرادی که آب به میزان کافی می نوشند تمرکز بیشتری در گرفتن اطلاعات و انجام
فعالیت های فکری دارند، لذا توصیه می شود به میزان کافی آب بنوشید.
گاهی در زمان استراحت می توانید چای سبز یا چای سیاه کمرنگ بنوشید، اما نوشیدن قهوه توصیه نمی شود زیرا کافئین بالای آن می تواند موجب تضعیف سیستم ایمنی و احساس عصبانیت و سردرد شود.
در دوران امتحانات مصرف وعده های غذایی و میان وعده های کم حجم وکم چرب به منظور بهبود فکر اهمیت زیادی دارد
درباره این سایت